سفیر سیمرغ، وبلاگ تخصصی ادبیات فارسی

خمینی روح خدا بود در کالبد زمان.

                                                                   

 

  



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ،
:: برچسب‌ها: 14خرداد, 15خرداد, ارتحال امام خمینی(ره), قیام 15خرداد,
نويسنده : ....


تصاویر طوفان تهران

تصاویری ترسناک از طوفان تهران

تصاویری ترسناک از طوفان تهران

تصاویری ترسناک از طوفان تهران



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ،
:: برچسب‌ها: توفان تهران,
نويسنده : ....


طبیعت



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ایران، ،
:: برچسب‌ها: طبیعت،اردیبهشت،کرج,
نويسنده : ....


. . . يک تکه آسمان

خدايا، تو مرا راه نمودي و من بيهودگي را پيشه ساختم ؛ پندم دادي و من سنگدلي ورزيدم ؛ عطاياي نيك دادي و من نافرماني كردم. آن گاه چون آنچه مرا از آن باز داشته بودي ، به من شناساندي و من بدان آگاه شدم، آمرزش طلبيدم و تو مرا بخشودي. سپس دوباره خود را به گناه آلودم تو پرده‌پوشي كردي. پس حمد و ستايش تو را سزد‌اي معبود من.



:: برچسب‌ها: صحیفیه سجادیه، دعا,
نويسنده : ....


میلاد نورر

 



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ،
:: برچسب‌ها: حضرت علی(ع), روز پدر,
نويسنده : ....


روز پدر

 دشت گونه ها از باران دیدگان، متنعم می شوند آن گاه که دست نیاز، عنایت یار را بکاود و در قنوت عاکفین، قلب ها را به کریم بی نیاز، اهدا کنند. 

در باغ اعتکاف و در صحن صفا و ساحت سپیده، اشک به امید عبور دلارام می افشانیم و هم آوا با معتکفان معراج، نام خجسته ی علی را ترنم می کنیم. 
شاکر و شادمان از آنیم که کعبه شکافت و عدالت، شکوفا شد. مباهات ماست که دیوار دل هایمان نیز بشکافد و ذره ای از آفتاب عنایت مولادر آن حلول کند.
یاران! به شکرانه ی نزول عشق از سحاب رحمت، سر به آستان دوست سایید و اجلال امیر حماسه به محفل خاکیان، خوش آمد گویید.
 
شکرا که آفتاب فتوّت از افق کعبه دمید و شبنم شرافت بر گلبرگ هستی نشست.
 
همراز نبوت، آغوش احمد می کاود و محراب مسجد کوفه را.
 
از کعبه تا بیت المعمور را با قلب شیعیان آذین بسته اند.
 
ولایت کل آمد و کل ولایت ظهور کرد.
 
مولای ما با ولادت خویش کربلا را به ارمغان آورد و سمند حماسه را راهی میدان خلوص و مجاهدت نمود. شعف را به شیعه بخشید و گل تبسم را به رسول یار و فخر آفرینش اهدا کرد.
بدر سخاوت تابید.
 
هستی، دوباره بهار را تجربه کرد و بر شانه های خسته زمین، همای سعادت نشست و سایه ی سبز عدالت بر کویر تفتیده ی تاریخ، گسترده شد.
 
جغرافیای مودت و محبت، ترسیم گردید.
 
صدف بیت الله الحرام، رخشا ن ترین گوهر کائنات را به خلقت عطا نمود.
 
نکهت گل از مکه وزید و صاحب ذوالفقار، با وقار آمد.
 
ساقی عطشناکان قسط با ساغر طهور معدلت، پای در حلقه دلخستگان نهاد و نوید سپیده ی وصل، انتشار یافت.
دیده بگشایید که خورشید از خانه ی یار برآمد و بر آسمان و اهل زمین تابید.
 
دل به شکوفه های امید بیارایید که امیر عدل و عاطفه، خرامان به مسند احسان و عنایت دلدار آمد.
 
یاور رسول، جان مصطفی، بشارت بهشت و نسیم احسان عرش و ولایت مطلق و آیت کرامت نازل شد.
 
گرده ی روزگار، بار اندوه بر زمین نهاد و باغ بلیغ احساس، سرشار از عطر نرگس و یاس به تماشای دست افشانی گل ها و غزلخوانی عندلیبان نشست.
 
شبنم شوق بر رخسار نسترن چکید و باران ستاره، ساحت صبح را مصفا نمود و کرانه ی نور را امواج دریای سُرور، سرشار از نمناکی طراوات کرد.
 
حُسن یوسف و اعجاز مسیح و بیضای کلیم و سطوت خلیل و رحمت احمد، جلوه ی مکرر یافت.
ای عاشقان و مستغفران در اسحار و معتکفان درگاه یار!
 
سجاده ی سپاس بگسترانید و نماز نیاز ادا کنید و یا علی گویان به استقبال بهار ایمان بیایید و بذر رجاء در مزرع سبز رجب بیفشانید و با مقیمان مقام قدس، همنوا شوید و دل در دست مهرآگین مولا به ودیعت سپارید، که آنک صلای سرخوشان باده پرست است فنای در فتوت حیدر و بقا بر ولای ساقی کوثر.
 
چه خجسته صباحی است زادروز رادمرد میدان عباد؛ آنگاه که از آسمان، فلق می بارد و از هور، سپیده می تراود.
امروز در پیاله ی لاله به ناز، نور ناب می ریزند.
 
غنچه ی دل به عشوه با شبنم شوق، رخسار می آراید.
از بزم باده نوشان، آوای دف و نوای شعف می آید.
خلوت گزیدگان ملکوت را ببین که چه عاشقانه غزلخوانی کنند.
تمامت نور عرش را به یکباره به اهل خاک عطا کرده اند.
امروز، آیینه دار فضائل احمد و وارث خصائل انبیاء آمد.
امیر غدیر و مولای خداجویان، چونان آیات عشق بر کعبه نازل شد.
توحید و ولایت و نور در خانه ی یار به هم برآمدند و به زیارت علی نایل شدند.
کعبه، گلدان زیباترین یاس هستی گردید.
بهار در گستره ی زمین و آیینه در عرصه ی آسمان گسترد.
سپاه سپیده، طلوع طلعت مهر را به نظاره نشست.
یا علی!
به رواق دیدگان شیعه خوش آمدی!
ذوالفقار تو آیه ی عدالت بود و عدالتت سوره ی سعادت.
جهاد و عزت و قسط ، آستانبوس سرای پاکت بودند.
شهادت، مشتاق تو بود و شجاعت، خاضع درگاهت.
بهشت شیعه، خال گونه ی توست یا ابوتراب!
تمامی شب های قدر عاشقان، فدای لیلة المبیت تو باد.
چشمان سیاه تو لیلة القدر است و ابرویت محراب مستغفرین.
دل های ما در سُرور میلادت از شوق، بسان کعبه شکافت و شکوفه ی امیدمان شکفت.
یا اباالحسن!
سوگند به خاک قدومت که تا قیام قائم آل طه، خاکسار آستان ولایتیم و بر پیمان الهی خویش، پایدار.
سلام ساکنان مسکن صدق و ارادت پاک دلدادگان، نثار مقدم قدسی تو باد.
سلام شیعه بر قسیم نار و نور، سالار حماسه و حضور، امام شکیبا و شکور.
 
سلام بر مولد و میلادت، سلام بر مشهد و معراجت.
 
ای مولای موحدان و امیر ایمانیان و مقتدای مجاهدان!
 
این کلام عرشی شیعه است که با ولادت با جلالت تو می گوید: « فزت و رب الکعبه».



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، نثر، ،
:: برچسب‌ها: حضرت علی(ع), روز پدر,
نويسنده : ....


سهراب سپهری

 

سهراب سپهری:

سهراب سپهری شاعر و نقاش در ۱۵ مهر ۱۳۰۷ در کاشان متولد شد.
وی از مهم‌ترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبان‌های بسیاری از جمله انگلیسی،
 فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است.
سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعهٔ شعر نیمایی خود را با نام مرگ رنگ منتشر کرد.
در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و به دریافت نشان درجهٔ اول علمی نایل آمد.
در همین سال  دومین مجموعهٔ اشعار خود را با عنوان زندگی خواب‌ها منتشر کرد.
 
 
سهراب سپهری در غروب اول اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت.
 صحن امامزاده سلطان علی، روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب گردید.
سهراب در آغاز کار شاعری تحت تأثیر شعرهای نیما بود و این تأثیر در مرگ رنگ به خوبی مشهود است.
 بعدها سبک او دستخوش تغییراتی ‌شد و شعرش با دیگر شاعران همدوره‌اش متمایز شد.


:: موضوعات مرتبط: نثر، ،
:: برچسب‌ها: سهراب سپهری،شعر،ادبیات معاصر,
نويسنده : ....


دجال از نگاه روایات اسلامی چه شخصیتی است!؟

  ؛ این روزها دگرگونی های جهان شبه هایی را برانگیخته است که دجال در آینده ای نزدیک ظهور خواهد یافت.

حضرت امام علی علیه السلام فرمودند: دجال (صائد بن الصید) می باشد از اصفهان و از دهی که بیهودیه نام دارد خروج می کند (بحارالانوار ج۱۳ / ص۴۸۲).

***دجال خطرناک ترین دشمن اسلام است و تاریخ ادیان تا کنون چنین دشمنی به خود ندیده است.

**/دجال ازنظر لغوی به معنای دروغگو، حیلت باز و مکرورز می باشد.

براساس احادیث و روایات دجال در غروب همان روزی که صیحه آسمانی جبرئیل بلند می شود و می گوید حق با علی و اولاد علی است با صدای بلند فریاد می زند بطوریکه همه جن و انس صدای او را می شنوند و می گوید، ای دوستان من به سوی من آیید که من همان کسی هستم که شما را خلق کردم منم آن پروردگار شما و بر همه امور قادر و توانا هستم و همین امر باعث می شود گروهی در شک و تردید گرفتار شوند (بحارالانوار ج۱۳ / ص۴۸۳).
گفته شده اکثر پیروان دجال از طایفه یهود و زنان و اعراب تشکیل می شود (بحارالانوار ج۱۳ / ص۴۸۵).

**/ شیعه معتقد است که دجال یک شخصیت حقیقی و یهودی می باشد که پیروان او ناصبی هستند.
اهل سنت می گوید دجال آمده است و اکنون در مصر زندگی می کند و اسمش (عبدا…ابن ساعد) می باشد.
در بحارالانوار آمده که در شهر شام بالای تلی بنام تل افیق در حالی  که سه ساعت از روز جمعه گذشته دجال به دست کسی که مسیح بن مریم پشت سرش نماز می گذارد کشته می شود و در روایتی دیگر این است که دجال در کوه دخان به دست حضرت عیسی(ع) کشته می شود (بحارالانوار ج۱۳ / ص۴۸۱،۴۸۲).

برخی مفسرین بر این عقیده اند که دجال یک شخصیت معین نبوده بلکه یک جریان فرهنگی- اقتصادی- سیاسی ضد توحید و دین می باشد که تمدن غرب بابدست آوردن فن آوری صنعتی و پیشرفت در زمینه های فیزیک فضایی و بیوشیمی و شاخه های دیگر علم، اذهان سطحی نگر وساده اندیش بشر را مسحور و مرعوب خود ساخته و بر شدت آن می افزاید.

غرب با استفاده از رسانه ها و شبکه های عظیم (صوتی – تصویری – مطبوعاتی) شروع به ترویج فساد با پخش موسیقی های شیطانی از شیطان پرستهایی که اکنون درآمریکا و دیگر نقاط جهان زندگی می کنند و با نشان دادن این موضوع که مسلمانان انسانهایی هستند که عاشق خونریزی و تروریسم هستند و غیره خود را منجی و نجات دهنده بشر معرفی می کنند و با تزریق اینگونه افکار به تمامی جوامع بشری ظهور دجال را اثبات کرده اند.

**/اما در مورد زمان خروج دجال، علی(ع) فرموده اند: دجال زمانی خروج می کند که اتفاقات زیر رخ دهد (بحارالانوار ج۵۲/ ص۱۹۳).

مردم نماز را ترک کنند. امانتها ضایع می گردد. دروغ گفتن حلال می گردد. ربا یکی از کارهای عادی و معمولی مردم می گردد. رشوه خواری. ساختن ساختمانهای محکم. فروختن دین به دنیا. کم عقلان برسرکار می آیند. زنان در کارهای سیاسی اجتماعی مورد مشورت قرار می گیرندقطع صله ارحام می کنند و ازخویشاوندان فاصله می گیرند. درکارهای زندگی ازهوی و هوس پیروی می کنند. در کشتار و خونریزی بی باک و جسور می گردندبردباری و حلم را به حساب ضعف و ناتوانی می گذارند. ظلم و زورگویی را مایه فخرخود قرار می دهند. حاکمان آن زمان فاسقان و گنهکاران اند. وزیران دولتها از ستمکارانند. خیانتکاران زیاد می شوند. قاریان قرآن افراد فاسق اندشهادت دادن به زور صورت می گیرد. گناه علنی شده و حیا ازمیان مردم برداشته می شود.

بهتان زدن درمیان مردم رایج می گرددسرکشی و طغیان علنی می گردد. قرآن را با چاپهای زرین و جلدهای زرکوب در اختیار مردم قرار می دهند. نسبت به مسجد فقط به زیبایی آن می اندیشند و به آن می پردازند. مناره های مساجد را مرتفع می کنند. کافران، انسانهای دور از خدا و افراد شرور در جامعه محترم می شوند. مردم در راه باطل کوشش می کنندمردم در پی هواهای نفسانی به دنبال راه های تازه می گردند. پیمان شکنی رایج می گردد. زنان همراه مردان از روی حرص و طمع در تجارت شرکت می کنندصدای افراد فاسق مورد قبول مردم واقع می گردد. اراذل قوم برآن گروه رئیس می گردند. مردم از افراد شرور و بدکاران می ترسند.

دروغگویان پیوسته در مجامع مورد تائید قرار می گیرند. خیانتکاران بعنوان امین مردم قرار می گیرند. هنرپیشه های آوازه خوان تربیت می شوند. مردم گذشتگان خود را مورد لعنت قرار می دهندزنها بر زینها سوار می شوند. مردان به زنان و زنان به مردان شباهت می رسانند. بدون آنکه از شخصی شهادت بخواهند شهادت می دهد. احکام و علوم دین را تنها برای دنیا می آموزند.

منبع:http://mrdeath.blogfa.com/

 



:: موضوعات مرتبط: نثر، ،
:: برچسب‌ها: دجال،روایات اسلامی،دشمنان اسلام,
نويسنده : ....


روزمادر

پنهان نمیکنم ز شما، دوست دارمت

اندازه خدا، به خدا دوست دارمت

هرچه از زمین و زمان خسته ام ولی

برون از تمام قید و بندها دوست دارمت

مادرم روزت مبارک



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ،
:: برچسب‌ها: مادر,
نويسنده : ....


تصاویر بی نظیرطبیعت



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ،
:: برچسب‌ها: بهار, طبیعت,
نويسنده : ....


تصاویر



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ،
:: برچسب‌ها: بهار, لرستان,
نويسنده : ....


نشانه های فصل بهار در نقاط مختلف دنیا

  فصل بهار، جلوه گاه قدرت پروردگار با تمام زیبایی هایش در نیمکره شمالی، پس از یک زمستان سرد و طولانی نشانه های خود را نمایان کرده است. بسیاری از مردم فصل بهار را آغاز زندگی دوبارهٔ طبیعت می‌دانند. در این فصل حیواناتی که دارای خواب زمستانی هستند و همچنین درختان از خواب زمستانی بیدار شده و زندگی را دوباره آغاز می‌کنند. زمانی که فصل بهار می رسد روح دوباره در کالبد طبیعت بی جان و افسرده دمیده می شود و طبیعت لباس حیات بر تن می کند و اینگونه است که رستاخیز انسان و جهان، با پیدایش بهار به تماشا گذاشته می شود. پرنده ها، نغمه ها و سرودهای فرح بخش و تازه سرمی دهند و انسان ها را به مهرورزی، گره گشایی و هم گرایی فرا می خوانند.

بهار، پیام آور عشق و رویش است و موسم سرور و آشتی و به همین خاطر دوست داشتنی و خواستنی است و با آمدنش دل ها سرشار از سرور و جان ها معرفت می یابد. بهار، فصل حکمت الهی است. اینکه چشمه مهر ایزد همواره به سوی آدمیان و همه موجودات، سرازیر است و ما اگر به غفلت، او و نشانه هایش را فراموش کنیم، او هرگز ما را فراموش نمی کند و با دگرگونی فصل ها نیز به جلوه گری قدرت بی پایانش می پردازد تا شاید دلی به یاد او افتد و به شوق او بتپد و بر اثر تماشای جلوه هایش، اشک شوق از چشمی جاری شود. در واقع جهان هستی، تجسمی است از کمال و جمال پروردگار که همه ساله برای بشر یاد می دهد که زنده شدن پس از مرگ حقیقت است و این از توانایی های شگفت انگیز خالق یکتای این جهان بی همتاست



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: بهار،طبیعت,
نويسنده : ....


داستان کوتاه مرد بی جان

داستان کوتاه مرد بی جان

مرد ، دوباره آمد همانجای قدیمی
روی پله های بانک ، توی فرو رفتگی دیوار
یک جایی شبیه دل خودش ،
کارتن را انداخت روی زمین ، دراز کشید ،
کفشهایش را گذاشت زیر سرش ، کیسه را کشید روی تنش ،
دستهایش را مچاله کرد لای پاهایش ،
خیابان ساکت بود ،
فکرش را برد آن دورها ، کبریت های خاطرش را یکی یکی آتش زد
در پس کورسوی نور شعله های نیمه جان ، خنده ها را میدید و صورت ها را
صورتها مات بود و خنده ها پررنگ ،
هوا سرد بود ، دستهایش سرد تر ،
مچاله تر شد ، باید زودتر خوابش میبرد
صدای گام هایی آمد و .. رفت ،
مرد با خودش فکر کرد ، خوب است که کسی از حال دلش خبر ندارد ،
خنده ای تلخ ماسید روی لبهایش ،
اگر کسی می فهمید او هم دلی دارد خیلی بد میشد ، شاید مسخره اش می کردند ،
مرد غرور داشت هنوز ، و عشق هم داشت ،
معشوقه هم داشت ،

http://pichak.net/story



:: موضوعات مرتبط: داستان کوتاه، ،
:: برچسب‌ها: داستان،مرد بی جان,
نويسنده : ....


نگاهی به نمایش نامه خسیس اثر مولیر

خسیس از مشهور ترین نمایشنامه های کمدی مولیر، نویسنده ی نامدار فرانسوی، است. مولیر در هیچ یک از آثار خود تصویری زنده تر و جاندار تر و هول انگیز تر از هاراپاگون، قهرمان این نمایشنامه، نپرداخته است. هاراپاگون پیر مرد ربا خوار تنگ چشمی است که پول به ریشه ی جانش بسته است و حرص زشت و نفرت انگیز خویش و بیگانه نمی شناسد و در برابر پول حتی از آبروی خانواده و سعادت فرزند می گذرد، تا آنجا که دخترش را به هر رهگذری که جهازی از او نخواهد به زنی می دهد و با اصرار تمام می خواهد با معشوقه ی پسرش ازدواج کند.


:: موضوعات مرتبط: جهان، نقد و تحلیل، نثر،داستان، ،
:: برچسب‌ها: نمایش نامه, مولیر, خسیس,

نويسنده : ....


مخملکوه



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ایران، ،
:: برچسب‌ها: بهار, لرستان,
نويسنده : ....


فرمانبردارم سرورم!

جهان هستی مانند غول چراغ جادو است. غول چراغ جادو فقط می گوید: فرمانبردارم سرورم و همیشه فقط همین حرف را تکرار میکند. پس کافیست که شما فقط آن چیزی را که دوست دارید طلب کنید تا غول چراغ جادو به شما بگوید فرمانبردارم سرورم و خواسته تان را برآورده کند.

پس اگر دانسته یا ندانسته در مورد چیزی که نمیخواهید یا دوست ندارید ، حرف بزنید یا گله و شکایت کنید یا احساس ناراحتی کنید غول چراغ جادو باز هم میگوید:فرمانبردارم سرورم و همان رابرایتان فراهم میکند. (فیلم راز)



:: برچسب‌ها: امید،موفقیت,
نويسنده : ....


سیزده بدر مبارک

 امیدوارم با جمع کردن هفت سین نوروزی

قرآنش نگهدارتان، آینه اش روشنایی زندگیتان

سکه اش برکت عمرتان،سبزیش طراوت و شادابی دلتان

ماهی اش شوق ادامه زندگیتان را به شما هدیه دهد

سیزده بدر مبارک . . .



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ،
:: برچسب‌ها: طبیعت, بهار, سیزده فروردین,
نويسنده : ....


تاریخچه هفت سین از گذشته تا به امروز


خوان نوروزی (سفره هفت سین) باید سفید باشد چرا که نشانه پاکی و سفید بختی و روشنایی است و نیز نشانه جهان بی پایان است که بارگاه یزدان در آن است. در سفره و یا همان خوان نوروزی مواد و چیدنی‌هایی گذاشته می‌شود که هرکدام نشانه و نمادی از سلامتی، ‌رزق و روزی، زایش، ‌برکت و … است.

alt سبزه
شاید زیباترین ویژگی سفره هفت سین را می‌توان به وجود سبزه آن دانست، به این دلیل که سبزه با رنگ و طراوت خود دلها را شادمان می سازد و با نگریستن به آن طلوع سال جدید را زیباتر می‌کند. در ایران باستان رسم بر این بود که بیست و پنج روز قبل از نوروز در کاخ پادشاهان دوازده ستون از خشت خام برپا می‌ساختند و بر هر کدام یک نوع غله می‌کاشتند و معتقد بودند اگر سبزه‌ها خوب بروید سال پر برکتی است.

در ایران باستان دانه‌های گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، باقلا، نخود و کنجد را بر این ستون‌های خشتی می‌کاشتند و روز ششم فروردین آنها را برمی چیدند و به نشان برکت و باروری در تالارها پخش می‌کردند و معمولا سه قاب از سبزه به نماد اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک بر خوان می‌گذاشتند و اغلب کنار آنها گندم، جو و ارزن که نقش مهمی در خوراک مردم داشتند سبز می کردند تا سبب فراوانی این دانه‌ها در سال جدید گردد.

امروزه نیز آن چیزی که وجودش بر سر سفره هفت سین ضرورت دارد، سبزه است. مردم یزد از نیمه اسفند به سبز کردن سبزه در کاسه و بشقاب و حتی بر روی کوزه‌های سفالی می‌پردازند. زرتشتیان رویش سبزه را در نوروز نشان تازه شدن زندگی و فصل رویش دانه‌ها که خود برکت زندگی محسوب می‌شود، می‌دانند. در گذشته زرتشتیان یزد بیشتر “تره تیزک” را که در گویش خود بدان “ششه” می‌گویند بر روی کوزه‌های سفالی سبز می‌کردند.

دانه‌هایی که امروزه کشت می‌شود بیشتر گندم و عدس است ولی ماش و تره تیزک را نیز سبز می‌کنند. معمولا تره تیزک را یک شبانه روز خیس می‌کنند سپس آن را در کیسه‌های پارچه‌ای نازک می ریزند و در جایی گرم قرار می‌دهند تا جوانه بزند، جوانه زدن دانه‌ها را در گویش زرتشتیان یزد روز آمدن می‌گویند، بعد از آن که دانه‌های روز آمده را در بشقاب‌های پهن بی لبه که معمولا سه عدد و مخصوص کاشتن سبزه هستند، ریختند، روی جوانه‌ها را پرده‌ای از ماسه نرم می‌ریزند و آب می‌دهند تا سبز شود.

alt آتشدان (مجمر)
بر سر سفره هفت سین زرتشتیان وجود آتشدان، نماد اردی بهشت امشاسپند، اهمیت خاصی دارد. آتش این مجمر از آتش مقدس مایه می‌گیرد معمولا در کنار آتشدان دانه‌های اسفند کندر اشتره و نیز چوب‌های خوشبو چون عود و صندل وجود دارد. روشنایی تجلی اهورا مزدا است و نماد درستی و نیک اندیشی و راستی بنابراین باید بر سر سفره هفت سین باشد. در ایران باستان در دو سوی آتشدان شمعدان‌های گران‌بها یا چراغ می‌نهادند و آنها را می‌افروختند و این نشانی از دنیای پرفروغ بی پایان بود که اهریمن بدانجا راه ندارد.

alt کتاب مقدس
یکی دیگر از چیدنی‌های خوان نوروزی وجود کتاب مقدس به عنوان نماد اهورا مزدا است. در دوران ساسانیان کتاب اوستا را برخوان می گذاشتند و قبل از فرا رسیدن سال قسمتی از آن را که معمولا “فروردین یشت” است، می خواندند و از فرورهای شاهان، پاکان، ‌پارسایان، دلاوران و شهسواران که در “فروردین یشت” نام آنها آمده، یاد می‌کردند.
امروز بر سر سفره نوروزی ما مسلمانان قرآن گذاشته می‌شود و هر کس قسمتی از کتاب دینی خود را می‌خواند تا سال نو را با آیه‌های مبارک الهی شروع کرده باشد.


نويسنده : ....


فلسفه هفت سین

فلسفه هفت سین ایرانی


فلسفه زیبای آیین های خود را بدانیم چرا که همین آیین ها به جامعه سربلندی و به مردم سرزندگی می دهند...
                
آیین ها و برگزاری آنها برخاسته از باورها، فرهنگ، تاریخ، مکتب، شیوه زندگی، شرایط جغرافیایی، اسطوره ها و نیز نشان از خواست و آرزوهای خفته مردم هر سرزمین است.

فلسفه زیبای آیین های خود را بدانیم چرا که همین آیین ها به جامعه سربلندی و به مردم سرزندگی می دهند.

هفت سین نوروز یک سنت کهن پارسی است. این سنت از زمان باستان تا امروز همچنان جایگاه ویژه خود را نزد پارسیان حفظ کرده است. این سنت کهن دارای معانی ویژه و نیز نشانی از رمز و رازهای هوشمندانه زندگی نیاکان ماست.

متاسفانه، سالهاست که تماشاگر دخل و تصرف های نادرست و بی معنا یا به نوعی تحریف این سنت باستانی بوده و هستیم.در همین اندیشه، کوشیدم با راز گشایی کوتاه از معانی هفت سین نوروزی، حقیقت هفت سین نوروزی را یاد آور شوم.

هفت سین از هفت محصول زمینی گزینه می شود تا از نعمتهای که خداوند به انسان بخشیده است، سپاسگزاری شود.هفت سین نوروزی آئین پارسی است. (نه چینی، هندی، عربی، روسی و….)

گزینه های هفت سین باید دارای پنج ویژگی باشد:

۱٫ نام آنها پارسی باشد.

۲٫ با واژه ” سین” آغاز شوند.

۳٫ دارای ریشه گیاهی باشند.

۴٫ خوردنی باشند

۵٫ نام آنها از واژه های ترکیبی (مانند سبزی پلو، سیر ترشی و …) ساخته نشده باشند.

با توجه به نکات بالا : خوان هفت سین پارسی با سیب، سیر، سماک(سماق به عبارتی سماغ)، سرکه، سمنو، سبزی یا سبزه (“سبزی خوردنی”، چراکه سبز کردن میلیون ها تن گندم یا دیگر حبوبات و بیرون ریختن آن کمی دور از اندیشه مردمان ایران زمین است) چیده می شود.

پس می توان گفت:

گذاردن سنبل، سکه و سماور که نه خوراکی هستند و نه پارسی، هیچ حقیقت هفت سینی ندارند. و نیز گزینه هایی چون؛ سوزن، سنجاق، ساعت و…

ماهی قرمز نیز که سمبل عید کشور چین و چینی هاست که به خوان هفت سین نوروزی ایرانی ها وارد شده است. غافل از اینکه در عید چینی ها ماهی قرمز را رها می کنند تا زندگی جریان یابد ولی ما ماهی قرمز را اسیر تنگ بلورین کرده و تا رسیدن مرگ آنها نگهداری می کنیم.
                                                

در صورتیکه، در هفت سین پارسی انار به نشانه باروری و عشق و یا سیب سرخ درون ظرف آب پاک و زلال رها می شود تا عشق و باروری همچنان پاینده بماند.با کمی اندیشه پیرامون آنچه گفته شد، خواهید دید که در بیست میلیون واژه های پارسی شما نمی توانید انتخاب هشتمی برای خوان هفت “سین” نوروزی پیدا کنید، که دارای این پنج ویژگی باشد.

چرا “هفت”؟

عدد هفت در زبان باستانی به نام ” امرداد” است. امرداد معنای جاو دانگی و بی مرگی نام داشت و از آنجائی که این عدد معنای زیبای زندگی و جاودانگی را می داد هفت واژه را به نشانه آن گزینه کرده و بر خوان نوروزی می چینند.

به روایتِی هفت “سین”، نشانه هفت دانه گیاهی است که می توان با آن سبزه نوروز را تهیه کرد: جو، ماش، عدس، ارزن، لوبیا، نخود و گندم.

زمان پارسیانِ کهن، مردم از هر هفت دانه، سبزه می پروراندند (۱۰ روز قبل از نوروز) و ظروفِ آنرا بر سر درِ خانه های خود می گذاشتند و هر کدام بیشتر و بهتر سبز می شد، نشانه پر ثمریِ آن محصول برای کاشت در آن سال بود.

هفت در میان اعداد از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار است. هفت برای ایران و ایرانیان باستان مقدس بود و از آن برای مفاهیم مثبت، خوش یمنی و فال نیک استفاده می شد.

مانند؛ هفت رنگ رنگین کمان، دوران کودکی ۷ سال است، هفت خان رستم در شاهنامه، هفت آسمان، هفت اقلیم، هفت روز هفته، هفت فرشته، هفت شهر عشق در عرفان، هفت پیکر و…

چرا “سین”؟

بنا به روایتی هفت “سین” نخستین بار هفت “شین” بود. گزینه های هفت ”شین”،از شهد (شیره درختان)، شیر، شراب، شکر، شمع، شمشاد و شابه (میوه خصوصا سیب) بود.اما بعد از حضور اسلام بعلت ممنوعیت مصرف شراب این هفت “شین” تبدیل به هفت “سین” شد.

به روایتی” سین”، واژه اول نام هفت فرشته باستانی پارسی است. همه آنها دارای ویژگی های خاص و نیکو بودند.

                                       

نمادهای هفت سین :

سیر: نماد اهورا مزدا است

سماک یا سماغ: فرشته بهمن نماد باران است

سمنو: فرشته شهریور نماد خواربار است

سرکه: فرشته امرداد نماد جاودانگی است

سنجد: فرشته خورداد نماد دلبستگی است

سیب: فرشته زن، نماد باروری و پرستاری است

سبزی یا سبزه: فرشته اردیبهشت و نماد آبهای پاک و بیکران است



کلمات کلیدی : عید نوروز - تاریخچه نوروز - بهار - هفت سین - -



:: موضوعات مرتبط: ایران، اصطلاحات، ایران، نثر، ،
:: برچسب‌ها: نوروز, هفت سین,
نويسنده : ....


نرم نرمک می رسد اینک بهار



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ،
:: برچسب‌ها: بهار,
نويسنده : ....


دوستی

برگرفته از وبلاگ دانشجو



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ،
:: برچسب‌ها: دوستی,
نويسنده : ....


دوستی

 



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ،
:: برچسب‌ها: دوستی,
نويسنده : ....


 



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، ،
:: برچسب‌ها: شادی,
نويسنده : ....


٤٥ درس زندگی(1)
45 Lessons in Life
٤٥ درس زندگی
  http://groups.yahoo.com/group/Goonagoon/join

 
Life isn't fair, but it's still good.

 

 
زندگي منصفانه نيست اما با اين حال هنوز هم خوب است.
 When in doubt, just take the next small step.
وقتي دو دل هستيد، قدم كوچك بعدي را برداريد.
 3. Life is too short to waste time hating anyone.
زندگي كوتاه‌تر از آن است كه آن را با تنفر از كسي تلف كرد.
 Your job won't take care of you when you are sick. Your friends and parents will. Stay in touch.
شغل شما در زمان بيماري از شما مواظبت نخواهد كرد. دوستان و پدر و مادرتان از شما مواظبت خواهند كرد. با آنان در ارتباط باشيد.
 Pay off your credit cards every month.
هر ماه بدهي‌هاي كارت‌هاي اعتباري خود را پرداخت كنيد.
 You don't have to win every argument. Agree to disagree.
لازم نيست در تمامي مشاجره‌ها برنده شويد. با اختلاف عقيده داشتن موافقت كنيد.
 Cry with someone. It's more healing than crying alone.
همراه كسي گريه كنيد. اين كار التيام بخش‌تر از تنها گريه كردن است.
 It's OK to get angry with God. He can take it.
عصباني شدن از خداوند اشكالي ندارد. او مي‌تواند تحمل كند.
 Save for retirement starting with your first paycheck.
با اولين فيش حقوق‌تان براي زمان بازنشستگي پول ذخيره كنيد.
 When it comes to chocolate, resistance is futile.
وقتي نوبت شكلات می‌رسد، پايداري بيهوده است.
 Make peace with your past so it won't screw up the present.
با گذشته‌تان بسازيد تا آينده‌تان را خراب نکند.

نويسنده : ....


یادداشت



:: برچسب‌ها: امید،موفقیت,
نويسنده : ....


همایش ساغر صدق
آخرین نشست سال 1392 روز جمعه 2 اسفندماه برگزار می‌شود
منتشر شده در 1392/11/20,

ویژه‌برنامه "ساغر صدق" روز جمعه 2 اسفندماه سال جاری در تالار ایوان شمس برگزار می‌شود.

این نشست با موضوع «ریا از نگاه حافظ و مولانا» با سخنرانی دکتر ایرج شهبازی، عطارخوانی مریم موسوی، رونمایی از کتاب "سرای سکوت" و اجرای موسیقی سنتی گروه سروش مولانا برگزار خواهد شد.

شرکت در این همایش برای عموم آزاد و رایگان است و علاقه‌مندان برای دریافت اطلاعات بیشتر می‌توانند  با شماره‌های 02166417966 و 02166417823 تماس بگیرند.

زمان: جمعه، 2 اسفندماه 1392، ساعت 17:30 تا 19:30

مکان: تهران، تقاطع بزرگراه‌های شهید گمنام و کردستان، تالار ایوان شمس

 



:: موضوعات مرتبط: اصطلاحات، ایران، ،
:: برچسب‌ها: ادبیات,
نويسنده : ....


شعری زیبا از دکتر محمد نوید بازرگان

پیک زمحریر

باز سپید پیر ، در جنگل بلوط ، چرخی زد و نشست

بر دوش یک درخت

آرام و کنجکاو لختی به هم نهاد پلک نخفته را

سر زیر بال برد ، در فکر یک سؤال کارام و خواب از او

چندی ربوده بود:

این پچ پچ از کجاست؟ این همهمه ز چیست؟

این لرزه ی ظریف ، کاندر تن زمین ، چون یک تب خفیف ، احساس می شود!

حتی بلوط پیر ، در زیر پنجه ی ، پر اقتدار باز ،

در کار لرزه ای از حرم یک تب است.

باز سپید پیر - این پیک زمهریر - گردن کشید و دید

دستان آفتاب ، شولای برف را از شانه های کوه ، در حال کندن است

سبزینه ی حیات بر جعد کوهسار

و آهنگ نوبهار درساز جنگل است.

دید این نمی شود ، یک رستخیز سبز ، یک اتفاق نرم!

دیگر نمانده است جای درنگ بیش.

باید که برکشید زین ورطه رخت خویش!

باز سپید پیر پرهای نقره گون آهسته باز کرد

بر دوش نرم باد ناچار و نا امید خود را سوار کرد

جنگل بماند و باز مرغان نوبهار

یک لحظه ی دگر در عمق آسمان ، درحوض لاجورد

از خاطرات سرد جز لکه ای سپید چیزی دگر نبود.


دکتر محمد نوید بازرگان



:: برچسب‌ها: شعر،زمهریر,
نويسنده : ....


شعر نمادین یا سمبولیک

شعر نمادین یا سمبولیک از جریان‌های مهم شعر معاصر است. به نظر بسیاری از منتقدان و نظریه‌پردازان، از عوامل گرایش شاعران معاصر به شعر نمادین و سمبولیک تغییر فضای سیاسی و اجتماعی جامعه و اختناق و خفقان شدید نظام مستبد حاکم بر آن است. افزون بر این دیدگاه، می‌توان به عوامل دیگری چون آشنایی شاعران با جریان‌های شعری غرب و مکتب سمبولیسم، تغییر دیدگاه و نگرش شاعران به جهان هستی و جامعه و محیط، آفرینش ابهام هنری، و عمق‌بخشیدن به شعر اشاره کرد. در‌واقع، از هدف‌های کاربرد نماد یا سمبل در شعر شاعران معاصر، مثل نیما، اخوان، و شاملو، خلق بافتی مبهم و شعری عمیق، تأثیر در مخاطب و شرکت‌دادن او در آفرینش معنای شعر، حرکت شعر از حالت تک‌معنایی به‌سوی چندمعنایی، و واداشتن خواننده و مخاطب به درنگ و تأمل در معنا و مفهوم شعر است. 

برگرفته از پژوهش گاه علوم انسانی



:: موضوعات مرتبط: اصطلاحات، نثر، ،
:: برچسب‌ها: تأویل؛ شعر معاصر؛ نماد,
نويسنده : ....


انوری

اوحدالدّین محمّدبن محمّد انوری معروف بهانوری ابیوردی و «حجّةالحق» از جملهٔ شاعران و دانشمندان ایرانی سده ۶ قمری در دوران سلجوقیان است. انوری استاد قصیده سرای شعر پارسی و آراسته به هنرهای خوش‌نویسی و موسیقی بوده‌است. او از دانش‌های ریاضیات، فلسفه و موسیقی بهره‌ور و در دستورات اخترشناسی به زبان خود مرجع بوده‌است. وجود گواه‌ها و نشانه‌هایی در شعر انوری سخن از آگاهی او از موسیقی دارد و همین امر برخی از پژوهندگان را برانگیخته تا او را موسیقی‌دانی تحصیل کرده بدانند. کتاب اماده شده شامل دیوان غزلیات ایشان می باشد که توسط جناب علی مصطفوی تدوین و تنظیم شده است.

در همه عالم وفاداری کجاست         غم به خروارست غمخواری کجاست

درد دل چندان که گنجد در ضمیر      حاصلست از عشق دلداری کجاست

گر به گیتی نیست دلداری مرا         ممکن است از بخت دل‌باری کجاست

اندرین ایام در باغ وفا                     گر نمی‌روید گلی خاری کجاست

جان فدای یار کردن هست سهل      کاشکی یار بسی یاری کجاست

در جهان عاشقی بینم همی           یک جهان بی‌کار با کاری کجاست



:: موضوعات مرتبط: نقد و تحلیل، شعر، ادبیات غنایی، ،
:: برچسب‌ها: شعر،شاعری،انوری,
نويسنده : ....


زیبایی زندگی

زندگي آرام است، مثل آرامش يك خواب بلند.
زندگي شيرين است، مثل شيريني يك روز قشنگ.
زندگي رويايي است، مثل روياي ِيكي كودك ناز.
زندگي زيبايي است، مثل زيبايي يك غنچه ي باز.
زندگي تك تك اين ساعتهاست، زندگي چرخش اين عقربه هاست،

زندگي راز دل مادر من.

زندگي پينه ي دست پدر است،

زندگي مثل زمان در گذر

است.............................

**********************************

حرفهايي هست براي نگفتن

و ارزش عميق هر كسي به اندازه ي حرفهايی است كه براي نگفتن دارد

و كتاب هايی نيز هست براي ننوشتن

و من اكنون رسيده ام به آغاز چنين كتابي...

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، ،
:: برچسب‌ها: عشق،زندگی,
نويسنده : ....